پیمایش آبشار لوه تا چشمه لال

کشف زیباییهای پاییزی در دل جنگلهای شمال
سفرمون به آبشار لوه و چشمه لال از همان اول شروع شد با هیجان و کنجکاوی زیاد. وقتی راهی شدیم، هنوز هوای صبح پاییزی و مه غلیظ جنگل همه جا رو گرفته بود. پاییز در جنگلهای شمال همیشه فوقالعاده است؛ درختها با برگهای زرد و نارنجی رنگینکمانی از طبیعت ساختند و هر قدم که برمیداشتیم، صدای خشخش برگها زیر پامون حسابی حس خوبی داشت.
برای اینکه سفر راحتتر و با اطلاعات بیشتر پیش بره، یک راهنمای محلی با خودمون داشتیم که با همهجا آشنا بود. اون نه تنها مسیر رو به خوبی نشون میداد، بلکه داستانهای جالبی هم از جنگل و منطقه برای ما تعریف میکرد. حضورش واقعاً سفر رو هیجانانگیزتر کرده بود.
اولین توقف ما در آبشار لوه بود. این آبشار، که از دل صخرههای آهکی پایین میریزه، انگار یک پرده سفید بلند از وسط درختها پایین اومده و حس فوقالعادهای داره. صدای آب که به سنگها میخوره، در کنار منظره آرام و زیبا، واقعاً آرامشبخش بود.
بعد از لذت بردن از آبشار، راهی چشمه لال شدیم. چشمهای که آبی زلال و شفاف داره و توی دل جنگل مخفی شده. جالب اینجاست که این چشمه به نام «چشمه لال» معروفه. طبق افسانهها، در گذشته دور، کسانی که به این منطقه میآمدند و از آب چشمه مینوشیدند، به نوعی زبانشان بند میآمد و قادر به صحبت کردن نمیشدند. این افسانه باعث شد که این چشمه نام "لال" رو به خودش بگیره.
اطراف چشمه پر از درختهای بلند با برگهای رنگی پاییزی بود و این فضا یه حس خاصی داشت. احساس میکردیم توی دنیای دیگهای هستیم.
بعد از این روز پر از طبیعت، شب رو در اقامتگاهی در علیآباد سپری کردیم. این اقامتگاه که خیلی هم ساده و دلپذیر بود، به ما فرصتی داد تا توی سکوت شب و هوای پاک، استراحت کنیم و از زیباییهای اطراف لذت ببریم.
این سفر فرصت خوبی بود تا در دل جنگلهای شمال گم بشیم، طبیعت پاییزی رو از نزدیک ببینیم و با خودمون فکر کنیم که زندگی در اینجا چقدر میتونه ساده و آرام باشه. هر برگ درختی و هر قدم که میبردیم، حس میکردیم به طبیعت نزدیکتر میشیم و لحظات بینظیری رو تجربه میکنیم.